برای خواندن این مقاله به ادامه مطلب بروید.



در دنیای بازی ها، سبک ها و اثر های متفاوتی وجود دارند که گاها بازی های این سبک ها تبدیل به یک اثر جاودانه در عرصه چندین ساله این دنیای عظیم میشوند. عناوین فراوانی که میتوان گفت انقلابی در سبک خود بوده اند و قوانین این دنیای بزرگ را از سر نوشته اند.

حال سوال بیشتر مخاطبان و کاربران در این است که کدام سبک دارای محبوبیت بیشتری است و به طور کل بهتر از دیگری است؟

در جواب این سوال باید گفت که در تمام سبک ها آثار ریز و درشت قابل توجه وجود دارند که انسان نمی تواند هیچ یک را بر دیگری برتری دهد. پس هر سبک طرفداران مخصوص خود را دارد.

آزادی عمل ، شخصی سازی ، محدودیت!

بازی های Open World به علت آزادی عملی که به بازیکن در گشت و گذار و انجام کار های دلخواه میدهد، باعث محبوبیت این سبک در بین مخاطبان و به خصوص ایرانیان است ( GTA SanAndreas که همه ایرانی ها ، حتی نسل جدید هم حداقل برای یک بار تجربه اش کرده اند.)

گشت و گذار در محیط های مختلف بازی و استفاده از وسایل نقلیه یا حیوانات برای حمل و نقل و پرداختن به جنگ های گنگستری یا حماسی همه و همه جذابیت فراوانی به این نوع عنوان ها داده است که تجربه آن برای هر کس لذت بخش  و البته در دنیای واقعیت محال است.

البته در این بین در بیشتر بازی های Open World ما شاهد تلفیق دیگر سبک ها مانند نقش آفرینی و ترس و بقا هستیم که جذابیت بازی را دو چندان میکند. بازی های نقش آفرینی نیز به علت باز گذاشتن دست بازیکن در ساخت یک قهرمان بر اساس موارد دلخواه خود و شخصی سازی وی ( پوشاندن لباس به طور دلخواه ، درست کردن صورت دلخواه و انتخاب نوع مبارزه و کلاس) به این نام معروف شده اند و از دنیا و محیط های بزرگ نیز بهره میبرند ولی به علت گفته شده نمی توان آن ها را جزو بازی های Open World قرار داد.

بهتر است مقداری هم از بازی های ترسناک یا سبک ترس و بقا بگوییم که در چند سال اخیر به لطف بازی هایی چون Resident Evil و The Evil Within  این سبک بیشتر به چشم آمده و طرفداران زیادی را جذب خود کرده است. سبکی که در آن  ، قانون اصلی ، دقت در حفظ منابع و مهمات و استراتژی مناسب در دفاع و فرار و گاها حمله است.

حال ما قصد داریم  در لیست زیر به معرفی چندی از شاهکار های سبک Open World بپردازیم که امیدواریم تاثیر گذار باشد و اطلاعات خوبی را در این زمینه به شما بدهد.

 با ما همراه باشید. ( لیست زیر بر اساس رتبه بندی نیست)

 

 

 

1.     Grand Theft Auto (GTA)

سال 1979 برادران هاوزر نخستین نسخه از بازی GTA را طراحی و ارائه نمودند. در مدت بسیار کمی این بازی پتانسیل و قابلیت بهتر شدن و بهتر بودن خود را نشان داد. یک بازی با امکانات و اختیارات فراوان با فعالیت و کارهای تمام نشدنی که زمان زیادی بازیکن را با خود مشغول میکند.( در آن سال از دید مردم بازی بسیار جذاب و آزادی بود) نسخه دوم این عنوان چندان فرقی با نسخه اول نداشت و زیاد مورد توجه منتقدان و مخاطبان قرار نگرفت ولی باز هم آزاد عمل نسخه قبلی در آن وجود داشت که کم کم توانست نظر کمپانی Rock Star را به خود جلب کند و این برابر بود با انتشار نسخه سوم از این سری. GTA 3  که به دنبال آن نسخه های موفق دیگری مانند SanAndreas و Vice City و GTA IV و GTA V منتشر شد. نسخه SanAndreas این بازی چنان محبوبیت پیدا کرد که بیشتر مردم تا قبل از انتشار بازی های عظیم تر، لقب بزرگترین دنیا را به این نسخه داده بودند. ولی باید نسخه جدید از سری بازی های Grand Theft Auto را با نام GTA V  یک تحول جدید و شروع دوباره برای Rock Star دانست. عنوانی که توانست محبوبیت و نقد های فراوانی را از طرف منتقدان و عموم مخاطبان به دست آورد و مدت ها در صدر جدول فروش بازی های ویدیویی باشد. در این نسخه شما با انواع سلاح ها که توانایی شخصی سازی هر کدام را هم دارید مواجه هستید. بازی سه شخصیت متفاوت دارد که هر کدام ویژگی ها و توانایی های مخصوص به خود را دارند و هر لحظه قادر هستید بین این سه نفر سوییچ کنید و کنترل دیگری را بر عهده بگیرید.

گشت و گذار در شهر خیالی لوس سانتوس به همراه سوار شدن به انواع ماشین و موتور سیکلت ها ، هواپیما ها، قایق ها و ...  ، غواصی در زیر آب و سقوص آزاد از داخل هواپیما ها و البته بخش باحال بازی یعنی گنگستر بازی و گشت و گشتار همه و همه از جذابیت های این عنوان تلقی میشودند.

قطعا میتوان V Grand Theft Auto را کامل ترین ، بزرگترین و بهترین نسخه از این سری نامید. 

  


2.    Assassins Creed (AC)

وقتی اولین نسخه از این بازی در سال 2007  توسط استدیو Ubisoft ساخته و منتشر شد ، واقعا توانست بیشتر منتقدان و مخاطبان را حیرت زده کند.

کیفیت گرافیکی عالی ، شخصیت پردازی مناسب ، داستان جذاب و یک دنیای وسیع با چند منطقه گوناگون. شرکت Ubisoft با سیل عظیم نقد های مثبت از سوی کاربران و منتقدان روبرو شد و همین جرقه ای برای ساخت نسخه های بعدی این عنوان شد. سری Assassins Creed به نظر من یک انقلاب در صنعت بازی های ویدیویی بود. انقلابی که توانست استاندار های جدید برای گرافیک فنی و بصری و داستان سرایی بازی ها تعیین کند.

Ubisoft که از فروش دو نسخه اصلی و چند نسخه فرعی توانست سود کلانی را به جیب بزند . تصمیم به انتشار سالانه یک نسخه جدید از این عنوان را گرفت که مرور زمان به علت کمبود گیم پلی روان و داستان جدید و جذاب و صد البته باگ های ریز و درشت، این عنوان راه تکراری شدن را به پیش گرفته است  که خطری بزرگ برای آینده آن حساب میشود.

سری Assassins Creed  همیشه به نوع مبارزه و مخفی کاری و دنیای وسیعش معروف است. قاتلانی که برای کشتن دشمنان خود از نوعی خنجر مخفی (Hidden Blade) استفاده میکنند و مهارت خاصی از بالا رفتن از دیوار های خانه ها و قصر ها دارند این ها خصوصیات افراد فرقه حشاشیون یا Assassins)) هستند. این فرقه از گذشته ای دور با گروه Templars ها مشکل داشتند و  هسته اصلی داستان سری بازی های Assassins Creed اختلافات و کشمکش   بین این دو فرقه است.

(خطر لو رفتن داستان)

در نسخه اول شما میفهمید که یک شرکت به نام Abestergo  دستگاهی ساخته است (Animus) که با آن میتوان DNA  شخصیت های گذشته را بازسازی کرد و خاطرات آن ها را فهمید در این بین این شرکت یک نفر، با نام Desmond را که یکی از نوادگان این شخصیت ها( الطایر)  است به وسیله آن دستگاه به خاطرات نوادگانش میفرستد و از خاطرات نوادگان دزموند آگاه میشوند. بعد ها نیز دزموند مطلع میشود که این شرکت نیز به وسیله Templar ها اداره میشود و شما جزو 17 افرادی هستید که اجدادتان به الطایر بر میگردد و در آخر که کار Desmond تمام شد، Tempalr  ها مانند دیگر 16 نفر قصد کشتن وی را داشتند که دزموند توانست فرار کند و اینبار در نقش جد دیگر خود یعنی اتزیو ادی توره به فهم هدف  Templar ها بپردازد.

اما در داخل بازی شما در نقش الطایر ابن احد ، یکی از قاتلان فرقه Assassins ها بازی میکنید  که ابتدا دارای منزلت و مقام زیادی بود ولی در یکی از ماموریت هایش شکست میخورد که این شروع داستان است. رییس فرقه Assassins  ها مقام و شمشیر الطایر را از او میگیرد و او را برای باز گرفتن افتخار قبلی خود مامور به کشتن تعدادی از سران Templar  ها میکند. در این بین الطایر میفهمد که رییس او نیز جزو Templar  ها است و بعد از نبر طولانی او را شکست میدهد و خود ریاست این فرقه را بر عهده میگیرد.

در ادامه نسخه های دیگر  نیز شما در نقش یکی از  اجداد دزموند بازی خواهید کرد.

اما از داستان بازی که بگذریم دلیل بودن نام این بازی در لیست ما علت بزرگ بودن و وسیع بودن دنیای این بازی است با اینکه در نسخه های جدید و شاهد گیم پلی تکراری هستیم ولی باز هم به زیبایی و جزئیات مناطق مختلف بازی توجه زیادی شده است. انواع مرحله های جانبی ، مناطق و شهر های بسیار و تنوع زیست محیطی ( در نسخه های جدید تر) همه و همه جزو بهترین های سری بازی های Assassins Creed  است که هر گیمری از تجربه کردن آن لذت خواهد برد.

 

  Dying light

 

3.     Dying Light

امروزه انسان ها در مورد عاقبت و آخرت خود خیلی فکر ها و تفکرات انجام داده اند که نظیر اینها را در فیلم های سینمایی و بازی های مختلف دیده ایم. زلزله های وحشتناک ، سیل و سونامی ، شیوع بیماری ، و یا رستاخیز مردگان.

همه این ها تفکرات مردم از آخرت خود هستند که موارد مشابه را در چند سال اخیر توانسته ایم به خوبی در صنعت گیم مشاهده کنیم.

یکی از بیشترین طرفداران این نوع عاقبت ها رستاخیز مردگان ها همان شیوع ویروسی که مردم را تبدیل به زامبی میکند است. کم و بیش بازی های فراوان خوب و بدی را در مورد این تم داستانی تجربه و یا دیده ایم. به خصوص اثر جدید شرکت Techland که بیشتر و  از زوایای بهتری به این قضیه مینگرد.

این عنوان با نام Dying Light  ( مرگ روشنایی) که توانست بهترین بازی سال 2015 هم لقب بگیرد به نظر همه بهترین صورت از یک اتفاق آخر الزمانی بود.

این بازی که از لحاظ کیفیت گرافیکی و گیم پلی جذاب و متنوع سود میبرد توانست بخش عظیمی از نظر مخاطبان و گیمران را به خود جذب کند.

داستان بازی از جایی شروع میشود که در شهر خیالی و بزرگ ( Harran ) ویروسی ناشناخته و نامعلوم شیوع پیدا میکند.( شروعی کلیشه ای که باعث شده بود بعضی ار منتقدان قبل از انتشار بازی آن را یک تکرار بدانند ولی این طور نشد و ما شاهد یک داستان درگیر کننده شدیم.)

کایل کرین (Kyle Crane) که شخصیت اصلی این بازی است از طرف یک سازمان برای پیدا کردن مقصر اصلی این حادثه به این شهر وارد میشود که در ابتدا دچار مشکل شده ولی توسط یک گروه بازمانده به نام Runner  نجات داده میشود. در این شهر دو گروه بازمانده وجود دارد که پس از مدتی کرین متوجه وجود آن ها میشود، این دو گروه که اولی با نام Runner  و دومی با نام Bandit شناخته میشود دشمن همدیگر هستند و به نوعی شما در وسط این ماجرا ها و درگیری ها گیر افتاده اید. پس از نجات شما توسط یک فرد به نام (Jade) ، او شما را به مقر اصلی گروه Runner میبرد و در آنجا شما با آموختن حرکات پارکور و تبهر یافتن در آن (که اصل مهم و حیاتی در زنده ماندن در این شهر نابود شده است) به دلیل یافتن علت این حادثه از آنجا خارج میشوید.

میتوانم بگویم که بهترین گیم پلی را داراست. شما اوج هیجان را با این بازی حس خواهید کرد. البته باگ های بسیار کوچک نیز در این عنوان اول شخص وجود دارد که بعضی اوقات آزارتان خواهد داد و از خود خواهید پرسید که چرا این بازی عالی این باگ های جزئی را دارد. برای مثال هنگام بالا رفتن از  اتوبوس یا در هنگام گرفتن لبه برخی دیوار ها دست کارن به داخل آن خواهد رفت.

دیدن چگونگی به نابود کشیده شدن شهر ، پرش و حرکت بر روی ساختمان های مختلف و انجام حرکات پارکور ، گشت و گذار آزادانه در شهر Harran  مبارزه با انواع مختلف زامبی ها که در خیابان ها و کوچه های Harran  فراوان هستند( تنوع زامبی بسیار زیاد است و شما با انواع زامبی احمق و زرنگ و زامبی هایی که مانند شما میتوانند از ساختمان ها بالا بروند و زامبی های بزرگ و درشت هیکل مواجه خواهید شد حتی این بازی دارای سیستم شب و روز است که در هنگام شب نیز تعداد زامبی و نوع آن ها دو برابر روز میشود و هوش مصنوعی آن ها افزایش پیدا میکند.) و پیدا کردن تعداد مختلفی سلاح سرد و گرم کمیاب و انجام کار های دیگر در کنار گیم پلی جذاب و داستان عالی همه شان شما را به وجد خواهد آورد. انگار که بازی Mirrors Edge را در حال انجام در یک شهر آخر الزمانی البته  در سطحی عظیم تر هستید.

 

  

4.     Mafia

سال 2002 مصادف بود با انتشار بازی Mafia 1  توسط 2k Czech. بازی ای که در آن سال از لحاظ کیفیت گرافیک فنی و طراحی بافت های محیط واقعا عالی کرد و نسبت به دیگر بازی های بازار در حد بالایی قرار داشت. سال 2010 نیز قسمت دوم این بازی منتشر شد که چندان از نظر مردم و منتقدان نسبت به نسخه اول خوب نبود و با توجه به تبلیغات انجام شده قبل از انتشار بازی نتوانست عالی ظاهر شود ولی در کل این سری دارای پتانسیل عالی و داستان جذاب است که در کنار گنگستر بازی و گشت و گذار در شهر میتوان آن را  کم و بیش جز بهترین ها دانست.

داستان قسمت اول روایت گر اتفاقاتی است که بر سر ( توماس آنجلو) میاید. وی که یک راننده تاکسی است سی یک اتفاق به افراد ( دون سالییری) کمک میکند که از دست پلیس فرار کنند ( البته آن افراد توماس را تهدید کردند) و در ادامه نیز توماس توسط چند فرد مافیایی مورد حمله قرار میگیرد که این علت پیوستن وی به گروه مافیایی سالییری است.

داستان قسمت دوم نیز ادامه داستان نسخه اول است. شخصیت اصلی این نسخه ویتو نام دارد. وی در سال 1925  به دنیا میاید و خانواده وی به علت فقر مجبور به مهاجرت از ایتالیا به آمریکا میشوند. در آن جا ویتو در مدرسه با فردی به نام جو ( Joe Barbaro) آشنا میشود که بعد ها این دو دوست صمیمی همدیگر میشوند. آن دو به علت فقر در سال 1943 اقدام به دزدی از یک مغازه میکنند. پلیس ویتو را بازداشت میکند ولی جو فرار میکند. ویتو که حال بازداشت شده حال باید یا به ارتش بپیوندد و یا به زندان برود. ( آن سال مصادف بود با جنگ جهانی) ویتو به ارتش میرود و بعد ها به ضرب گلوگه مجروح میشود و برای درمان مدتی به مرخی میرود و در ایستگاه مترو با دوست قدیمی اش یعنی جو روبرو میشود. جو به کمک یک دوست خلافکار برای ویتو برگه معاف به خدمت جعل میکند و این جا لحظه شروع داستان اصلی بازی است. ( پیوستن ویتو به گروه مافیایی و ...) و جالب ترین و غافل کننده ترین صحنه بازی مربوط به کشتن توماس توسط ویتو
است

به داستان هر دو نسخه در حد خوبی پردازش شده است و ما با یک چیز تکراری مواجه نیستیم.

گیم پلی بازی در سال 2002 واقعا حیرت انگیز و هیجان دار بود. دزدیدن ماشین و یا دستبرد به مغازه ها ، درگیری با پلیس و فرار کردن از دست آنها واقعا حس یک مافیا و خلافکار را به انسان القا میکرد.

 روند گیم پلی نسخه دوم نیز در حد خوبی نسبت به نسخه اول بهتر شده بود. برای مثال باز کردن قفل ماشین ها که روان تر شده اند.

 اما اوج خوب بودن این بازی و علت حضور آن در لیست ما ، گنگستر بازی  آزادانه در سطح شهر است. شما میتوانید به مغازه ها دستبرد بزنید و یا ماشین ها را بدزدید که اگر گرفتار پلیس شدید بعد یک تعقیب گزیر باید یا بیخیال ماشین خود شوید و یا برای گم کردن رد خود پلاک آن را عوض کنید و یا میتوانید با عوض کردن لباس خود از شناسای خودتان توسط پلیس جلوگیری کنید. بعضی وقت ها هم میتوانید دل را به دریا بزنید و دیوانه وار همه را به گلوگه ببندید. به خوبی عنصر Open World بودن را در سری Mafia رویت خواهید کرد و از تجربه یک نوع مافیا بازی واقعا برایتان لذت بخش خواهد بود.



 

5.     Watch Dogs

یکی از عناوینی که توانست در نمایشگاه E3 2012  با نمایش های خیره کننده خود نظر منتقدان را به خود جذب کند Watch Dogs بود. ساخته استدیو Ubisoft Montreal که حدود دو سال بر اساس گفته Ubisoft بر روی آن کار شده بود. Watch Dogs یک عنوان با ترکیب چند سبک جهان آزاد و مخفی کاری و اکشن است که میتوان گفت Ubisoft از تلفیق این چند سبک گیم پلی مطلوبی را به کاربران ارائه کرده است.

داستان بازی ابتدا در سال 2003 روایت میشود. هنگامی که فردی به نام ریموند به علت نفرت خود از شهر و دولت شیکاگو ویروسی را به سیستم امنیت آن شهر وارد میکند که باعث قط برق نواحی زیادی از شهر شده و طی این اتفاق  خانواده شخصیت اصلی بازی کشته میشوند.بعد از 10 سال حالا آیدن پیرس که هکری ماهر شده است تصمیم به انتقام از عاملان آن وقایع میگیرد.

 مانند بیشتر بازی های ویدیویی و فیلم های سینمایی داستان بازی کاملا کلیشه ای است ولی Ubisoftسعی کرده است با گنجاندن سیستم مخفی کاری و هک کردن(که عنصر اصلی  بازی نیز هست و بدون آن کاری نمیتوانید بکنید.) انواع وسایل نقلیه و یا امنیتی نسبتا توانسته است از تکراری بودن این عنوان جلوگیری کند.

البته تمام کار ها وابسته به هک نیست و شما میتوانید با انواع سلاح ها کوچک و بزرگ( که زیاد هم نیستند) یک آتش بازی حسابی درست کنید و جان خود را نجات دهید.

یکی از موارد عالی که در بیشتر عناوین Open World  نظیر آن را ندیده ایم مخصوص بودن هر فرد در بازی است. یعنی چه شخصیت های اصلی و چه شخصیت های فرعی و چه مردم همه و همه پروفایل و اطلاعات مخصوص به خود را دارند و چهره هر یک متفاوت است.( در طول بازی شما فردی را مشابه فرد دیگر نخواهید دید. بر عکس عنوان GTA SanAndreas که از هر یک چهره، صد نفر و حتی بیشتر داخل خیابان راه میرفتند.) شما میتوانید با تلفن فوق هوشمند خود علاوه بر هک انواع تجهیزات الکترونیکی در سطح شهر ، حتی مکالمات و اطلاعات یک فرد را هک کنید. (فرقی ندارد او یک انسان عادی است یا یک شخصیت منفی.) که در سطح خود بسیار بسیار جذاب است.

اما مشکل بزرگ  Watch Dogs که خیلی را هم اذیت میکرد، رانندگی با وسایل نقلیه است. هر کس که رانندگی را در این عنوان تجربه کند واقعا از آن متنفر خواهد شد و حتی راه رفتن و دویدن را بر رانندگی ترجیح خواهد داد.

رانندگی خیلی سخت است و آدم احساس سنگینی خواهد کرد و نوع حرکت ماشین خیلی مصنوعی است. ( مثلا در حالی که یک طرف ماشین در هوا معلق است، هنوز ماشین به راه خود ادامه میدهد.)

Ubisoft به شخصیت پردازی هریک از شخصیت ها هم به خوبی کار کرده است .و هریک از آن ها در سطح خوبی در داستان نقش دارند. باعت ایجاد چالش های فراوان خواهند شد.

هر چه که باشد ما میتوانیم با چشم یک عنوان خوب به Watch Dogs  بنگریم چون نسبت  به ساخته ی دیگر شرکت Ubisoft که همان Assassins Creed  خودمان است و روندی تکراری را در پیش گرفته است بهتر ساخته شده و معنای دنیای بازی را در بعدی دیگر و در داستانی دیگر برایمان مشخص میکند.

 


6.    Middle Earth: Shadow Of Mordor

در چند سال گذشته افسانه ها و خیال بافی های مردم در مورد انواع هیولا ها و انسان های نامیرا مورد توجه قرار گرفته اند. نویسنده های مختلف دنیای متنوعی از خود به وجود آورده و به آن امواع هیولا ها ، انسان های عجیب ،شیاطین خبیث و ... اضافه میکنند که خواندن آن از نظر من خودمانی بگویم باحال است. فهمیدن تفکرات مختلف مناطق مختلف جهان از دنیای خود و افسانه های آن ها بسیار جذاب و سرگرم کننده است. برای مثال زدن یکی از این عناوین باید مجموعه کتاب های جی آر آر تالکین را معرفی نمود. وی با ساختن دنیایی بسیار عظیم و توضیح مفصل چگونگی پیدایش و به وجود امدن انسان های و الف ها و حتی اورک ها ( الف ها نوعی موجودات شبیه به انسان و نامیرا هستند. آن ها به زیبایی و دقت و زیرکی مشهورند. اورک ها هم یک نوع حیوانات مسخ شده و زشت هستند که در اثر اتفاقاتی یکی از خدایان خبیث و شیطانی دنیای تالکین آن ها را از عوض کردن شکل الف ها به وجود آورده است.) و جنگ بین خدایان و هزاران نکته دیگر که همه با جزئیات کامل نوشته شده اند. تالکین 14 زبان نیز به وجود آورد که آن ها را در داستان خود استفاده کرده است.

اما این سال ها  بعضی از استدیو ها یا شرکت های فیلم سازی به دنبال ساخت اثری از دنیای این نویسنده معروف هستند. سه گانه ارباب حلقه ها و هابیت که به نوعی به اتفاقات اصلی دنیای تالکین اشاره دارد یکی از اقتباس های سینمایی از کتاب های تالکین است که به خوبی همه چیز را به مخاطب اطلاع میدهد.

اما در صنعت گیم سازی نیز سعی هایی بالغ بر ساخت مجموعه هایی اقتباس شده از این کتاب شده بود که چندان مورد توجه قرار نگرفته بودند ولی سال 2014 شرکت Monolith  و behavior interactive با ساخت و انتشار توسط کمپانی برادران وارنر  چهره ای جدید از این دنیا در بازی های ویدیو ای نشان داد که استقبال زیادی نیز از این اثر شد و سایت های معروف و بزرگ نمره های بالاتر از 8 به آن دادند.

(البته باید گفت که این عنوان مقداری از سبک نقش آفرینی نیز در آن وجود دارد و کاملا جزو سبک Open World  حساب نمیشود. ولی به علت محیط های بزرگ و پویا دیدم اگر آن را در لیست قرار ندهم بد میشود.)

داستان بازی اینطور روایت میشود که مدت ها در هیچ یک از نقاط دنیا از ارتش سایرون خبری نبود و تقریبا همیجا در صلح قرار داشت ولی در نتیجه بی خبری و غفلت سربازان سرزمین میانه . سایرون در خفا ارتش خود را آماده و به طور ناگهانی به سرزمین میانی حمله میکند.

شخصیت اصلی بازی یعنی تالیون که یک رنجر و کاپیتان در این سرزمین است سعی در نجات همسر و فرزند خود میکند که بی نتیجه مانده و توسط Black Hand که یک از نوچه های سایرون است دستگیر میشود. Black Hand در جلوی چشمان او فرزند و همسرش را میکشد و بعد آن ها خود تالیون را نیز به قتل میرساند. ولی تالیون از شدت تنفر و انتقام از سایرون و نوچه هایش با یک روح فرمانده الف ادغام میشود. این روح Lord Celebrimbor   نام دارد که هیچ چیز از گذشته خود نمیداند و تالیون را عمل فهمیدن گذشته خود میداند.

داستان بازی از نظر من خیلی جالب است و من که عاشق آن هستم. تفاقات به خوبی روایت میشوند و حتی در بازی با دو نوع مرحله های اصلی مواجه هستیم . مرحله هایی که تالیون به فهمیدن گذشتهLord Celebrimbor  کمک میکند و مرحله هایی که به خود تالیون و انتقام او ربط دارد.

در نقشه بازی ما شاهد جزئیات فراوانی هستیم و بافت های محیط های گوناگون به خوبی ساخته شده اند. مرحله های فرعی زیادی که کم و بیش به داستان اصلی بازی ربط دارند مانند کشتن فرماندهان و رهبران اصلی ارتش سایرون و یا آزاد کردن انسان از دست اورک ها ، کشتن چند اورک در زمان مشخص و ... در نقشه فراوان هستند.

طراحی چهره و صدا گذاری اورک ها به خوبی و عالی انجام شده است. ولی مقداری هوش مصنوعی آن ها مشکل دارد ، یعنی مقداری احمق هستند.

یکی از نکات دیگر بازی که مرا آزار داد نبود انواع انسان ها در نقشه بود ، شما فقط با یک نوع زندانی که همه شان لباس سفید پوشیده اند و کچل هستند روبرو خواهید شد و در نقشه انسان دیگری مانند سرباز و یا انسان عادی به جز در صحنه های سینمایی و در چند مرحله کوتاه مشاهده نخواهید کرد.

اما یکی از نکات چالش بر انگیز این عنوان در کشته شدن است. اگر شما بمیرید جزا سختی خواهید دید ، برای مثال بعد از کشته شدن ، جای اورک های کشته شده توسط شما در ارتش سایرون پر میشود و آن اورکی که شما را کشته است به درجه فرماندهی میرسد. پس باید در هنگام مبارزات نهایت دقت و ظرافت را به کار ببرید تا کشته نشوید.

کمبو های Middle Earth نیز متفاوت است و کسب دو نوع Xp یا امتیاز میتوانید توانایی های زیادی را باز کنید.

سلاح های شما نیز 3 نوع است به همراه کمبو های مختلف مخصوص هر سلاح. ( یک شمشیر و یک خنجر شکسته و یک کمان روحی که از سلاح Lord Celebrimbor است در واقع او به شما زندگی دوباره و توانایی های فرا انسانی بخشیده است.)

اما در کل این عنوان بهترین تجربه من از یک بازی حماسی و تاریخی و افسانه ای بود که امتحان کردن حداقل یک بار آن را به همه پیشنهاد میکنم.

 

 

7.     FarCry

انگار Ubisoft دست از سر IP های موفق خود بر نمی دارد. فقط کافی است از یک اثر سود کلانی به جیب بزند ، آن وقت است که شاهد قسمت های بعدی آن اثر خواهیم بود ولی متاسفانه این اثر ها به مرور زمان دچار کمبود داستان خوب و گیم پلی تکراری میشوند. یکی از مثال های خوب که میتوان در این زمینه زد Assassins Creed است. اثری که در ابتدا بسیار خوش درخشید ولی به مرور زمان به علت  کمبود هوشمندی نویسندگان در داستان سرایی و وجود باگ های ریز و درشت ، دل طرفداران را آزرد. سری FarCry نیز در حال گذراندن چنین تکرار هایی است. از نسخه سوم گرفته تا نسخه 4 بازی.

داستان بازی Far Cry 4 در سرزمینی خیالی، میان رشته کوه های هیمالیا و مناطق شرق آسیا، با نام (کیرات) ( Kyrat)  روایت می شود. سرزمینی که در گذشته خاندان سلطنتی در آن حکمرانی می کردند اما فردی با نام پاگان مین باز هم Pagan Min))  با به راه انداختن جنگی بزرگ، حکومت آنها را برانداز کرده و خودش را پادشاه می خواند. دیگر خبری از برج های زنگ برای اعلام زمان عبادت نیست، مراسم مذهبی و سنت ها در خفه قان برگزار می شوند و هر جای کیرات که پای می گذارید، نام پاگان به گوش می خورد که دیکتاتوری خود را با مشتی آهنین به راه انداخته. دیگر این سرزمین چیزی نیست که بود و تبدیل شده است به مکانی برای جولان دادن مزدوران، انسان های ستمگر، تولید کنندگان مواد مخدر و غیره. در این میان فردی با نام آجی گاله پیدایش می شود. پسر مادری که قبلا ساکن این سرزمین بوده اما به خاطر جنگ های داخلی به آمریکا فرار کرده بودند. مادر آجی که با نام Ishwari خطاب می شود، فوت کرده و در آخرین درخواست خود، از آجی خواسته است تا خاکسترهای او را در جایی با نام Lakshmana پخش کند. برای همین هم آجی به سرزمین Kyrat بازگشته است تا خواسته مادرش را به حقیقت تبدیل کند. او با یک سری قاچاقچی سعی دارد که وارد Kyrat شود اما اوضاع به همین راحتی پیش نمی رود و پاگان تمامی قاچاقچیان می کشد و آجی را هم به اسارت می گیرد. از همینجا است که ماجراجویی های شما آغاز می شود. ( نقد مفصل FarCry 4 را از اینجا بخوانید.)

  البته با اینکه نسخه 4 نیز مقداری تکراری است و مقداری هم مشکلات سری قبل را دارد ولی میتواند ساعت ها سرگرم کننده باشد. ماموریت های مختلف مانند شکار حیوانات ، نجات مردم محلی از دست ارتش پاگان، پیدا کردن بعضی از اشیا و...

 همچنین شما میتوانید به فعالیت های آزاد مانند گشت گذار با انواع ماشین ( 3 نوع بیشتر نیست)، موتور ، قایق و البته  هلیکوپتر های تک نفره ای که در تازه به بازی اضافه شده اند.

شکار حیوانات نیز در این سری وجود دارد و مقداری بهبود پیدا کرده است.

اما جای جذاب بازی ، گشت و گذار در مناطق مختلف کیرات( جنگل ها و البته کوه های نپال.) ، گوش دادن به مشکلات مردم و کمک به آن ها است.

در آخر نیز باید گفت اگر دچار کمبود بازی شده اید ، به دنبال این بازی بروید چون راحت 20 ساعت یا بالاتر شما را سرگرم خواهد کرد.



 

8.    Dead Island

همان طور که در اول اشاره کردم داستان های زامبی محور و آخر الزمانی طرفداران زیادی پیدا کرده است و عنوان های زیادی را در مورد این قضیه در سبک های مختلف میبینیم. اولین ساخته استدیو Techland قبل از بازی Dying Light این بازی بود که به خوبی توانست خود را نشان دهد. چهار شخصیت قابل بازی که در یک جزیره گیر افتاده اند و ویروسی شیوع کرده است که مردم را به زامبی تبدیل کرده است. داستان را میتوان از دید هر کدام رویت کرد.

داستان کلی بازی همان بود که گفتم و برای دانستن بیشتر بهتر است بازی را انجام دهید. ( نسخه Dead Island: Riptide نیز ادامه گر وقایع بعد از فرار این چهار شخصیت از جزیره است.)

Dead Island دارای گیم پلی درگیر کننده و البته سختی است. شما میتوانید چند اسلحه سرد و گرم داشته باشد ولی به مرور زمان سلاح های سردتان شکسته خواهد شد که یا مجبور به تعمیر آن هستید و یا باید به طور کامل آن را دور بیندازید.

همه جای نقشه پر است زامبی ها مختلف که تا شما را ببینند دنبالتان خواهند افتاد. یک عیب Dead Island این است که نمی توانید از دید زامبی ها مخفی باشید و تنها راهتان مبارزه با آنها یا فرار است.

کیفیت گرافیکی فنی این بازی بسیار خوب است و به جز چند باگ کوچک که اصلا متوجه آن ها نخواهید شد ، چیز بد دیگری در آن نیست. ( مثلا وقتی زامبی ها بر روی شما می افتند که موقعیت تنش زایی است و کم تر بازیکن متوجه آن میشود که دست شخصیت شما ،  داخل زامبی میرود.)

فقط کاش مانند Dying Light  توانایی پرش بر روی بلندی ها را به این بازی اضافه میکردند که مقداری فرار از دست زامبی ها راحت تر شود.( در قسمت دومDead Island که به زودی نمنتظر خواهد شد ، امیدواریم حداقل این توانایی را  سازندگان اضافه کنند.)

شما میتوانید به انجام مرحله هایی که دیگر بازماندگان به شما میدهند بپردازید و یا بیخیال مرحله ها و داستان شوید و به دنبال اکتشاف جزیره و مبارزه با زامبی های مختلفی که در آن است بروید.

تنوع زامبی ها هم در حد مطلوبی است ولی به اندازه تنوع زامبی های  Dying Light  نیست.

میتوان گفت که این بازی با داستان جالب و گیم پلی بسیار روان و بدون اشکال جزو بهترین هاست و امتحان کردن آن ارزشش را واقعا دارد.

 

 

 

9.     Prototype

دوباره داستان های زامبی محور و کلیشه ای شیوع یک بیماری و تغییر مردم در میان است ولی با چهره ای بسیار متفاوت نسبت به دیگر عناوین که کاملا یک نوع نوآوری است.

در اثر  یک اشتباه آزمایشگاهی و شیوع یک نوع بیماری که انسان ها را به هر نوع زامبی تبدیل میکند ارتش اعلام آماده باش کرده است و شهر نیویورک را به سه بخش تقسیم کرده است.

بخش اول که کاملا دارای امنیت است.(Green Zone)

بخش دوم که دارای مقداری فرد مبتلا است .(Yellow Zone)

و بخش سوم که کاملا توسط زامبی های عجیب تسخیر شده است.(Red Zone)

شخصیت اصلی داستان( الکس مرسر) ما، در بخش سوم شهر به همراه خانواده اش گیر افتاده است و به این ویروس مبتلا شده است ولی به علتی نامعلوم تبدیل به موجودات زشت نمیشود. ارتش خانواده او را دستگیر کرده و آن ها را قرنطینه میکند. ولی ( الکس مرسر) فکر میکند که آن ها کشته شده اند پس تصمیم میگیرد که این ویروس را در دو بخش دیگر نیز پراکنده کند.

شما کاملا با شخصیتی بد مواجه هستید که هر کاری میکند تا خشم خود را فروکش کند ، شما میتوانید در شهر بگردید و هر کاری که دلتان میخواهد انجام دهید. در مرحله های اصلی نیز شما گاهی اوقات با پلیس مبارزه میکنید و گاهی اوقات با زامبی های عجیب و غریب و حتی گاهی اوقات از این زامبی ها نیز محافظت میکنید.

در قسمت دوم Prototype نیز ادامه گر وقایع قسمت اول است. ارتش توانسته است خرابی هایی را که مرسر به وجود آورده محار کند و اوضاع نسبت آرام تر شود.  این ویروس شیوع پیدا کرده حالا با نام ویروس مرسر شناخته میشود.

شخصیت اصلی این قسمت نیز جیمز هلر نام دارد که تازه از ارتش به خانه برگشته است و در کمال ناراحتی  شاهد سوزانده شدن جسد خانواده خود میشود.( خانواده جیمز هلر نمرده است و او فکر میکند آن ها مرده اند.) حال جیمز تصمیم به انتقام از عامل این وقایع میگیرد که همان الکس مرسر است.

ولی اون توان مبارزه با الکس نداشته و به طور اتفاقی ویروس وارد بدن او نیز میشود و او را مانند الکس تبدیل به انسان نامیرا و عجیب میکند و او برای انتقام آماده میشود. ( این ویروس باعث قوی تر شدن این دو نفر میشود و یک نوع دست تیز  مانند و نامیرایی را به این دو نفر میدهد.)

 داستان بازی کاملا چیزی جدید است وشما شاهد آزادیت خاصی هستید ، همه در این بازی دشمن شما هستند و گاهی اوقات نیز دوست شما.

گیم پلی بازی دارای باگ های زیادی نیست و شما چیز اذیت کننده ای نخواهید دید. جذابیت این عنوان به حرکت در روی دیوار است و حتی میتوانید به طور عمودی از دیوار ها و ساختمان ها بالا بروید.

Prototype نه خیلی عالی است و نه خیلی بد و عنوانی متوسط رو به بالا حساب میشود. منتقدان نیز این بازی را خوب دانسته و کاربران نیز از آن راضی هستند و در کل میتوان Prototype را یک تجربه جدید از یک بازی Open World با داستانی جدید و محیطی دیگر دانست.

 


10.Just Cause

 سال 2010 برابر بود با سالی که بازار بازی های ویدیویی داغ بود و عنوان های بزرگ و کوچکی مانند God Of  War III نظر منتقدان را به خود معطوف کرده بودند. در این سال انتشار یک عنوان ریسک بزرگی به شمار می امد ولی Square  Enix این ریسک را کرد و قسمت دوم عنوان Just Cause را معرفی کرد. عنوانی که مانور زیادی در Open World بودن آن میداد. ( قسمت اول در سال 2006 به بازار آمد که نقد های مثبت زیادی را بدست آورد و توانست به خوبی گلیم خود را از آب بیرون بکشد.)

آزادی عملی که در این عنوان بود واقعا حیرت انگیز بود و گیم پلی بسیار سرگرم کننده به همراه مرحله های اصلی فرعی بسیار ( در قسمت دوم این بازی 50 مرحله اصلی وجود دارد.)، باعث شد در مدت زمان کمی نظر منتقدان و بازیکنان به سمت این عنوان جلب شود.

داستان قسمت اول در مورد فردی به نام Rico RenDezvous است که از طرف شرکتی، وظیفه سرنگون کردن Salvador Mendoza  ، دیکتاتوری که باعث قتل عام و غارت در San Esperito  شده است، را دارد. در این بین شما نیز باید با گروه های مختلف متحد شوید و بعضی از مکان ها را نابود کنید تا بتوانید حکومت این دیکتاتور را نابود کنید.

داستان قسمت دوم نیز در مورد همین شخصیت است. ریکو که دیگر نمی خواهد برای شرکت CIA کار کند به تعطیلات رفته و خوش گذرانی میکند ولی با یک تماس از طرف همکار وی او باید به Panau برود تا  حکومت ظالم و و دیکتاتور Panay را از بین ببرد و در این بین نیز به دنبال فرمانده گم شده خود است. ( کلا این بازی داستان کلیشه ای دارد و همواره شما باید حکومت های دیکتاتور را سرنگون کنید.)

اما گیم پلی. در قسمت اول شما با دنیایی به وسعت 1025 کیلو متر مربع هستید که برای یک بازی کامپیوتری رقم بسیار بالایی است. به همراه این دنیایی بزرگ شما به انواع انجام مرحله های فرعی و اصلی میپردازید،  یک گروه شورش گر به وجود می آورید، به تصاحب بعضی مکان ها دست میزنید و هزاران کار دیگر که برای مدتی بسیار شما را سرگرم خواهد کرد. در کنار همه این ها شما با انواع اسلحه و ماشین های بسیار متنوعی روبرو خواهید شد. در قسمت دوم Just Cause ، 400 نوع ماشین وجود دارد و دنیای بازی حدود  1035.55 کیلومتر مربع وسعت دارد که از قسمت اول هم زیادتر است.

در گیم پلی بعضا باگ های وجود دارن که ادامه مرحله را برای شما سخت و حتی غیر ممکن خواهند کرد. گرافیک بازی نیز در نسخه اول قابل قبول و نسخه دوم بسیار پیشرفت داشت و خیلی بهتر شده است ولی همچنان باگ هایی دیده میشود.

شما میتوانید از بازار سیاه ماشین ، اسلحه ، قایق و چیز های مورد نیاز خود را بخرید. با بعضی گروه های تبهکاری متحد شوید که در درگیری ها بسیار به شما کمک خواهند کرد. همچنین Rico یک چتر نجات که همیشه همراهش است را دارد که با آن میتوانید از مکان های بلند به پایین پریده و یک چتربازی حسابی انجام دهید.

Just Cause 3  نیز به زودی عرضه خواهد شد که منتقدان و بازیکنان انتظار های زیادی از آن را دارند و حتی احتمال میرود که با دنیا و محیط های بزرگتری نسبت به نسخه دوم مواجه شویم. داستان قسمت سوم نیز همان قضیه حکومت های دیکتاتور و سرنگونی آنهاست ولی اینبار، بار اکشن بازی بالا تر رفته و در کنار گرافیک عالی و بی نقص قسمت سوم ،امیدواریم با یک بازی عالی مواجه شویم.

در آخر این مقاله نیز به تعدادی از بازی های سبک نقش آفرینی که دارای جهان بسیار بزرگ هستند، میپردازیم.( بازی های زیر کاملا جز سبک نقش آفرینی حساب میشوند و ملاک معرفی آن ها دنیای بزرگ و محیط های پویای موجود در آنهاست.)



1.       The Witcher 3 Wild Hunt:عنوان جدید ساخته شده توسط استدیو لهستانی سی دی پراجکت که توانست نمره های کاملی را از منتقدین دریافت کند و تا سه هفته متوالی صدر نشین جدول فروش انگلستان باشد. داستان بازی ادامه نسخه اول و دوم این بازی است و به نوعی قسمت آخر آن نیز حساب میشود. گیم پلی بازی واقعا محشر است و شما اصلا نمی توانید از آن دل بکنید و حتی بعد از خاموش کردن کنسول باز هم علاقه عجیبی به ادامه آن خواهید داشت زیرا همه چیز بازی واقعا هوشمند و زنده طراحی شده است.



2.      Dark Souls: این عنوان را میتوان جز سخت ترین و چالش بر انگیز ترین بازی های دنیا دانست. اگر اهل بازی های آسان که همه چیز را در اختیارتان میگذارد هستید اصلا به سراغ این بازی نیایید. به دست آوردن و قوی شدن در این بای واقعا چالش بر است ولی از دست دادن آن راحت پس باید با دقت و ریزبینی تمام این بازی را به اتمام برسانید.



3.       Blood Borne: ساخته شده توسط سازندگان سری Dark Souls. این بازی نیز مانند سری Dark Souls چالش برانگیز و حتی سخت تر از آن نیز است. به گفته سازندگان شما درBlood Born بیش تر از گذشته اذیت خواهید شد البته کسانی که به دنبال یک بازی چالش بر انگیز هستند ، همه این ها برای او جذابیت شمرده میشود. داستان این عنوان نیز اشاره گر یک سری اتفاقاتی است که برای یک دهکده روی داده است و شما درست وسط این اتفاقات برای فهمیدن دلیل و عامل این اتفاقات وارد آن جا میشوید. داستان شخصیت از پیش تعیین شده نیست و هر کس داستانی مخصوص به خود را بازی خواهد کرد که واقعا عالی است. ( نقش آفرینی کامل ، حتی فهمیدن و ادامه داستان نیز دست شماست)


Dragon age


4.       Dragon Age Inqiusition: سومین سری از بازی های Dragon Age که نسبت به قسمت های قبلی خیلی بهتر ظاهر شد و توانست جوایز و امتیازات زیادی را نصیب خود کند و عنوان بهترین بازی نقش آفرینی سال 2013 را به دست آورد. بازی ساخته EA  که پتانسیل زیادی را برای خوب بودن دارد.

داستان بازی نیز از این قرار است که یک سری رویداد ها در دینا اتفاق افتاده است که باعث پخش شدن شیاطین در دنیا و نابودی بیشتر مکان ها شده است. حال همه شما را مقصر میدانند البته شما یک نوع توانایی جدید را به دست آوردیده اید که باعث شده تنها امید حل این جریانات باشید.

 

امیدوارم با اختیار گذاشتن اطلاعات ، و معرفی این عنوان ها شما را ترغیب به انجام این بازی ها کرده باشم. 

نویسنده: محمد اروجی

نظر شما در مورد این بازی ها چیست؟ آیا بازی های دیگری هستند که به نظر شما بهترین اند و در لیست ما نیستند؟ 

نظرات خود را با ما در میان بگذارید؟

تمام این مطالب مخصوص وبلاگ Game Review است و هرگونه کپی برداری بدون اجازه قبلی ممنوع است.